TOOL

Fans  of  Iran

تاريخ هجري شمسي

 

 

         Home > TOOL > Biography

 

 

 

 

Biography | بیوگرافی گروه

 

گروه تول یکی از برترین گروههای جنبش ( Progressive Rock ) است. این گروه در سال 1990 توسط آدام جونز ( گیتاریست )، مینارد جیمز کینان ( خواننده )، پال دَمور ( باسیست ) و دنی کَری ( درامر ) در لوس آنجلس شکل گرفت.

موسیقی آنان خشم آگین و قدرتمند است و با فضاهای بی نظیر ترکیب شده است. ترانه‌های بلند و غیر طبیعی، اشعار پیچیده، معانی تجریدی و کلیپهای ویدئویی بسیار بسیار عجیب از آنها گروهی خلاف جریان اصلی موسیقی ساخته است. برای فهمیدن اینکه گروه تول از کجا پیدایش شد ابتدا لازم است سعی کنیم مغز تول یعنی مینارد جیمز کینان، یکی از دیوانگان موسیقی هارد راک را بشناسیم.

مینارد در یک خانوادهٔ متعصب مسیحی و در شهر آکرون از ایالت اوهایوی آمریکا متولد شد و اوقات زندگی اش را در دانشکده وست پوینت و دانشکدهٔ نظامی ارتش آمریکا گذراند و سرانجام در 1982 به ارتش آمریکا پیوست. اگر همین مساله برای برانگیختن یک جوان به عصبیت نباشد پس باید این را هم اضافه کنید که او در کودکی توسط ناپدری اش مورد تجاوز جنسی قرار می‌‌گرفت! که در ترانهٔ (PrisonSex) کوشیده است تا احساس خود را از آن خاطرات تلخ نشان دهد. وی پس از رهایی از ارتش به لوس آنجلس گریخت، جایی که دوست قدیمی اش آدام جونز سعی کرد او را به تجربه‌ای جدید از موسیقی بکشاند.

جونز در فیلمهای سینمایی مسئول جلوه‌های ویژهٔ تصویری و مجسمه ساز بود و در شغل خود یکی از بهترینها بود. کار بر روی جلوه‌های ویژهٔ فیلمهای بی نظیری مانند : ترمیناتور 2، غارتگر 2 و پارک ژوراسیک ذهنش را بر روی این موضوع متمرکز کرده بود که می‌‌تواند ویدئوهای خوبی بسازد. وقتی مینارد تصمیم گرفت احساسات خود را فرو بنشاند هر دو شروع کردند به نوشتن ترانه هایی و بزودی نیز برای گروه خود یک درامر جستند. چند تا آمدند و رفتند تا اینکه دنی کری همسایهٔ آنها در کمپانی تحت قراردادشان ZOO در گروهی بنام Green Jello درامر بود برای ورود در گروهشان ابراز علاقه کرد.

چهارمین قطعهٔ پازل نیز زمانی کامل شد که برای ساخت یک فیلم جستجو می‌‌کردند. آنها در آوریل 1991 باسیست ِ گروه Spokane را از واشنگتن به لس آنجلس و گروهشان منتقل کردند. و حالا دیگر بنای گروه تول کامل شده بود. آنها با یکدیگر به یکباره تول در مسیر شهرت قرار دادند. در ماه مارس 1992 آنها آلبوم کوچک اما تاثیرگذار ِ Opiate را انتشار دادند. آلبومی با ۷ قطعه ترانه که بشدت هرچه تمام تر از سیاهی آکنده بود که می‌‌توانست مانند الفبای جدیدی برای این گروه هوی متال بکار رود. در آوریل 1993 مسیرشان را با شرکت در تور مشهور Rollins Band سرعت دادند و اولین آلبوم بلند خود را با نام Undertow ارائه کردند. سفری عمیق به انزوای تاریک روح مینارد ؛ و بسیار بیشتر از Opiate ملودیک. با ترانه هایی بیمار گونه مانند Sober,Prison Sex شروع و پایانی گیج کننده با ترانهٔ Disgustipated. جلد این آلبوم تصویری از مجسمهٔ یک قفس میله‌ای ترسناک بود که توسط جونز ساخته شده بود.

آنها سال 93 در تور Lollapalooza راه خود را پیدا کردند. اجراهای فراوان زنده شان که با هیجان و دینامیک فراوان همراه بود در کارشان تاثیر مثبت داشت. اعضای گروه آنقدر در این تورها تلاش کردند تا گروه به روند رو به رشد ثابتی دست پیدا کند. در آگوست همان سال کلیپ ویدئویی Sober در MTV به نمایش در آمد و گروه، جوایز بهترین گروه تازه وارد و بهترین کلیپ موسیقی را از آن خود کرد. قبل از پایان آن سال نیز با دو گروه Fishbone و Rage Against Machine یک تور گروهی راه انداختند و جای خود را در میان گروه‌های پرطرفدار متال باز کردند. اگرچه 3 سال طول کشید تا تول آلبوم بعدی خود را عرضه کند اما آنها در این زمان بیکار ننشستند و Undertow را پلاتینیوم کردند و همچنین دومین کلیپ ویدیویی را بر روی ترانهٔ Prison Sex ساختند که بلافاصله در 1995 و اینبار هم در MTV جایزهٔ بهترین جلوه‌های بصری را ربود.

در سال 1995 باسیست گروه پال دمور از گروه برای مدتی جدا شد و به گروه‌های دیگری پیوست و نزدیک به سه ماه بعد جاستین چنسلور Justin Chancellor عضو تشکیل دهندهٔ گروه Peach به گروه ملحق شد و در ماه می ‌‌سال 1996 تول با عوض کردن تهیه کنندهٔ خود از کینگ کریمسون کنار کشید و به استادیوی سیلویا میسی، که اولین پروژه‌های غیر حرفه‌ای شان را در گذشته تهیه کرده بود، بازگشتند.

آلبوم بعدی آنها Aenima در اکتبر 1996 منتشر شد و بسرعت موفقیت تجاری آلبوم قبلی را پشت سر گذاشت و در جدول فروش به مقام دومی دست یافت. این آلبوم که گرسنگی عذاب آور هزاران طرفدار گروه را برطرف کرده بود نشان دهندهٔ پیشرفت و جاه طلبی عظیم تول چه در موسیقی و چه در اشعار بود و نیز ثابت کرد که سطح سلیقه و انتظار طرفداران از تول بسیار بالا رفته است. پس از این آلبوم بود که گروه مدتی از یکدیگر جدا شد و مینارد گروهی را به نام A Perfect Circle تاسیس کرد.

تول در سال 2001 آلبوم Lateralus را انتشار داد که در آن تک آهنگ خیره کنندهٔ (Schism) برندهٔ جایزهٔ گرمی برای بهترین ترانهٔ متال آلترناتیو در سال 2002 شد.

آلبوم آخر گروه به نام 10000Days در 2 می 2006 منتشر شد. این آلبوم، تقريباً 1800 روز پس از آخرين بارى كه صداى «مينارد جيمز كينان» را در شاهكار سال 2001 گروه يعنى Lateralus شنيديم به بازار آمد. پنج سال زمان زيادى است كه مى تواند در خود اتفاقات بسيارى داشته باشد و براى مينارد البته همين گونه بوده است : «در زندگى حرفه اى او سرگرم تهيه آلبوم ها و تورهاى گروه A Perfect Circle بوده و در زندگى شخصى درگير كنار آمدن با مرگ مادرش كه 27 سال پيش در يك سانحه كاملاً فلج شده و مينارد با او زندگى مى كرده است.» اثرات گذر اين زمان پنج ساله را مى توان به راحتى در حال و هواى غمگينى كه بر اكثر آهنگ ها وجود دارد يافت، رد پايى از روزهاى سخت مينارد، به خصوص در آهنگ دو قسمتى Wings for Marie / 10000 Days كه 17 دقيقه از 75 دقيقه كل آلبوم را به خود اختصاص داده است. بيشتر آهنگ هاى خوش ساخت و سنگين در نيمه اول آلبوم جاى داده شده اند. آهنگ هاى نيمه دوم اكثراً پيچيده اند. اين چيدمان باعث حركت ذهن شده و به موسيقى پيچ و خم مى دهد. آهنگ پايانى آلبوم Viginti Tres كه در واقع تركيبى از اصوات مختلف است، از يك سو مى تواند نقطه پايان مناسبى براى يك آلبوم باشد كه يادآور اتمام موسيقى است و از سويى ديگر مكثى كوتاه است براى خوشامدگويى به شروع آلبوم: Vicarious (البته براى كسانى كه آلبوم را روى تكرار مى گذارند!). طراحى جلد سى دى كار عجيب و جالبى است شامل عدسى هاى برجسته و دفترچه اى با عكس ها و نقاشى هاى سه بعدى. این آلبوم براى كسانى كه دوست دارند در عمق هنر گروه تول و لايه هاى مختلف شعر و موسيقى آن غرق شوند، دستمايه خوبى است و آنها را چندصد روز و تا ديدار بعدى با گروه، سرگرم مى  كند.

نشانه هاى هميشگى موسيقى تول مانند تنظيم هاى فوق العاده پيچيده، اجراى بسيار دقيق و استفاده از تم هاى حماسى پراگرسيو راك در آلبوم كاملاً قابل مشاهده است. اما اين بار به نحوى كنترل شده، مهار شده يا حساب شده از آنها استفاده مى شود؛ بيشتر درون گرا است تا برون گرا. حتى خود مينارد هم انگار چيزى را پنهان مى كند، كارى را در خفا انجام مى دهد، همه چيز در سايه قرار دارد و شنونده را وادار مى كند كه براى كشف رازها، موسيقى را دنبال كند.

مینارد در توضیح پیامهای گروهشان می‌‌گوید: ما در آهنگها به مسائل متفاوتی اشاره می‌‌کنیم ولی مسئلهٔ اصلی پیرامون این جریان است که چرا من در این جهان زندگی می‌‌کنم ؟ و اگر زنده هستم به خاطر این دلایل است در غیر اینصورت، هرگز بدنیا نمی‌آمدم .               

 

 

 

 

 

 

Home | TOOL | Band | Media | Lyric | Translate | Contact US

                                                          Copyright © 2007 toolband.persiangig.com. All rights reserved.